به گزارش مشرق، پس از صدور حکم وضعیت فدراسیون فوتبال درباره مطالبات علی دایی از باشگاه سایپا و در ادامه تایید رای در کمیته استیناف فدراسیون فوتبال، به خاطر اجرا نشد رای مذکور، فدراسیون فوتبال طی نامه‌ای به باشگاه سایپا اعلام کرد پنجره نقل‌وانتقالاتی باشگاه بسته شده است. با این حالا به نظر می‌رسد سایپایی‌ها بدون اینکه رضایت علی دایی را جلب کنند، با قرار ضمانت در کمیته وضعیت مشکل نقل‌وانتقالاتی خود را حل کرده است. البته این موضوع را علی دایی رد می‌کند و می‌گوید کمیته وضعیت تا رضایت شاکی نباشد حق چنین کاری را ندارد.

در همین باره علی دایی در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: طی هفته‌های اخیر، بهنام ابوالقاسم‌پور، وحید شمسایی و فراز کمالوند با من تماس گرفتند تا رضایت بدهم اما من گفتم هر زمانی حق و حقوق من بر اساس رای کمیته استیناف فدراسیون فوتبال پرداخت شد رضایت می‌دهم. از رای کمیته استیناف ٩ ماه می‌گذرد. آیا یک نفر آمد با من صحبت کند؟ بیش از دو سال است که من از باشگاه سایپا طلبکار هستم، در آن زمان دلار ١٢هزار و ۵٠٠ تومان بود اما الان نزدیک به ٢٧ هزار تومان است.

وی افزود: چه فرصتی می‌خواهید به سایپا بدهم؟ بیشتر از دو سال صبر کردم باز هم فرصت بدهم؟ ارزش پول من نصف شده است. چرا باید رضایت بدهم؟

دایی در پاسخ به این سوال که آیا سایپا برای باز شدن پنجره نقل‌وانتقالاتی خود در سازمان لیگ چک ضمانت گذشته است یا خیر، گفت: سازمان لیگ نمی‌تواند درباره حق من تصمیم بگیرد و چنین کاری کند. چنین کاری غیر قانونی است. آقایان باید پول من را پرداخت کنند. مگر من با کمیته وضعیت و یا سازمان لیگ قرارداد بسته بودم؟ من با باشگاه سایپا قرارداد امضا کرده بودم. بیش از دوسال زمان می‌گذرد و پول من را پرداخت نکردند و تا زمانی که پول من را بر اساس حکم کمیته استیناف پرداخت نکنند، رضایت نمی‌دهم. با آقای سراجی هم صحبت کردم و گفتم تا الان کجا بودید؟ وقتی آقای مددی پشت سر من در اخبار ۲۰:۳۰ صحبت می‌کرد و صحبت‌های دورغ را گفت، شما کجا بودید؟ یک نفر از شما آمد از من دفاع کند؟ من خودم از حق و حقوقم دفاع می‌کنم و کسی هم کنارم نیست. اول و آخر خدا را دارم و از حق و حقوقم دفاع می‌کنم و با هیچکس هم کاری ندارم. این حق و حقوق من و خانواده من است.

وی همچنین گفت: عملکرد من در سایپا مشخص است و همه دیدند برای این تیم چه کار کردم و وقتی جدا شدم چه اتفاقاتی برای سایپا رخ داد. مردم همه چیز را می‌دانند. آقای سراجی آمد چک شخصی خودش را به من بدهد، من قبول نکردم و گفتم چک شما به چه درد من می‌خورد؟ چک بانکی بیاورد و حق و حقوق من را بدهید تا من رضایت بدهم.